تبلیغات تبلیغات

عبادت‌گاه‌های دربسته! (یادداشتی برای یک سفر تفرُّجی)

عبادت‌گاه‌های دربسته! (یادداشتی برای یک سفر تفرُّجی)

 نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

امروز رفته بودم برای تفرُّج؛ همان تفریح، به منطقهٔ کهک. هرهفته از این تفرج‌ها دارم. 
برای گزاردن نماز مغرب، به امامزاده عیسی رفتم؛ نزدیک روستای ونارچ. بسته بود. امامزاده‌ای با ساختمانی باشکوه، با رواق و سالن بزرگ، با گنبدی نقره‌‌گون، در کنار استخری و چشمه‌ای و باغ‌هایی انبوه، جایی برای یک نمازخواندن نداشت.
به روستای ونارچ رفتم. مسجد امام رضا. این هم بسته بود! ساعت، حدود هفت‌وچهل‌وپنج دقیقه؛ ۱۹:۴۵؛ بود که رسیدم. حدود چهل دقیقه از اذان مغرب گذشته بود. مسجد هم بسته و تاریک بود. نماز جماعت دارند. زود نماز را گزارده بودند و درِ مسجد را بسته بودند. مسجدی است بزرگ و مجلل.
 با خود اندیشیدم: آن امامزادهٔ شکوهمند و این مسجد پرهزینه، به‌چه‌کار می‌آیند. مگر این‌ها برای عبادت و نیایش بندگان خدا بر‌‌پا نشده‌اند؟ 
با خود گفتم: به کجا گلایه برم؟ به ادارهٔ اوقاف؟ به امور مساجد؟
منصرف شدم. 
وضو داشتم. در گوشه‌ای، در تاریکی، نماز خواندم و به قم برگشتم... .

۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید
http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

https://eitaa.com/Mazaheriesfahani
#علی‌اکبر_مظاهری

در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها